سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ذکر زمزمه ای شهادت حضرت علی علیه السلام

شاعر : حسین رضائیان
نوع شعر : زمزمه
وزن شعر :
قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک    

شام فــراقــم سحــر شد ،‌ آمد زمان جدایی           من راهی ام سوی زهرا،‌ ای بانوی من کجایی

من حیـدرم حـیـدرم من           دل از همه می برم من


***********************************

من می روم سمت مسجد، با یاد زهرای خسته           با یاد آن لحظه ای که، دستان من بود بسته

یادم نرفته که درب، کاشانه ام شعله ور بود           با چشم خود دیدم آن دم، زهرای من پشت در بود

یادم نرفته که محسن، آن طفل شش ماهۀ من           پرپر شد از ضربۀ در، وای از غم خانۀ من

من حیـدرم حـیـدرم من           دل از همه می برم من

***********************************

جامانده داغی به قلبم، از کوچه های مدینه           داغ کبــودی صورت، داغ کبــودی سیــنه

دیگر نمانده قـراری، طاقت نــدارم بمــانم           درآخرین لحظه ها من، شعر غمش را بخوانم

تنها غــم مانده در دل، داغ عزیزان زینب           ای کوفیان بعد حیدر، جان شما جان زینب

من حیـدرم حـیـدرم من           دل از همه می برم من

*********************************************************

شب بیست و یکم و شهادت

امشب فضای دل من،‌ درالتهاب غم توست           این چند شب قلب عالم،‌ درگیر در ماتم توست

یامـرتضی یاعلـی جان           یامـرتضی یاعلـی جان

***********************************

امشب یتیمان کـوفـه، در انتظار تو هـستند           چشم انتظار قدومت، دربین راهت نشستند

شاید دوباره بیاید، بر دوش او نان و خرما           دیگر نمانده تحمل، از غصه اش در دل ما

شب های کوفه به یاد، ذکر و دعای تو مانده           بین خرابه مریضی، شعر فراق تو خوانده

یامـرتضی یاعلـی جان           یامـرتضی یاعلـی جان

***********************************

درلحظۀ واپسینت، دیدی دو چشمان عباس           دست حسینت نهادی، در بین دستان عباس

کردی وصیت عزیزم، در کربلا یاورش باش           در موعد قحطی آب، آری تو آب آورش باش

یاری نما زینبم را، می گردد از غصه بی تاب           دانم که هرگزننوشی، پیش ازحسین جرعۀ آب

یامـرتضی یاعلـی جان           یامـرتضی یاعلـی جان

***********************************************************

زبانحال حضرت زینب (س)

ازغصۀ جان فزایت،‌ قلبم شده غرق غوغا           رفتی تو از پیش زینب،‌ با فرق بشکسته بابا

من زیـنـبـم زیـنـبـم من           ازغصه جان برلبـم من

***********************************

ایکاش زینب بمیرد، از حال تو در وضویت           جانم به لرزه می افتد، با دیدن رنگ رویت

بعد تو گردد مدینه، بهر حسن شهر غـم ها           پایـین منبـر ز دشمـن، او بـشنـود ناسـزاها

وای من از شهر کوفه، از غربت نورعینم           از تشنگی و غم آب، از ماجـرای حـسـینم

من زیـنـبـم زیـنـبـم من           ازغصه جان برلبـم من

***********************************

تازه شود داغ مــادر، با رفتــن تو ز خانه           از بین در نانجـیبی، می زد به او تـازیانه

بابا نــرفته ز یادم، شستی تنش را شبــانه           کردی کفن جسم او را، دور از همه مخفیانه

یادم نرفته که هر شب، بر قبر او گریه کردی          از بی وفایی مردم، در نزد او مویه کردی

من زیـنـبـم زیـنـبـم من           ازغصه جان برلبـم من

نقد و بررسی

یاری نما زینبم را، می گردد از غصه بی تاب           گفتی مبادا بنوشی، پیش ازحسین جرعۀ آب